منظومات ستایی اهوازی (سید احمد سعادتمند)

ساخت وبلاگ
شب و سحر۱_شب سحر را گفت ز انفاس تو منمیکشم رنج و شوم مات مَحَن۲_انفاست ما را فراری می دهدبد شگونی، بی قراری می دهد۳_این نَفَس از تو بمیراند مراذلّت و خواری مرا گیرد فرا***۴_پاسخ شب را سحر اینگونه دادتو رفیق از من نمی یابی مراد۵_زیرا چون آیم تو راهی میشویدر گریز ، خواهی نخواهی میشوی۶_بین تو با من تضادی حاصل استرفع آن ترک مقام و منزل است۷_اما جان گیرد زانفاسم نشاطجلوه نورم کند روشن حیاط۸_گل شود مسرور، بلبل در ندااین چنین نعمت مرا داده خدا۹_ نَفَسِ من میدهد شهد شفاگرچه باشد بهر تو قهر و فنا۱۰_میگریزد خُفشَه(۱) از نور سپیدعیب در نور و سپیدی کس ندید۱۱_خفشه باشد مشکلش با نور روزورنه نور، کس را نداده سوخت و سوز۱۲_بهر تو زهرم ز دیگر کس دوانقص هرگز نیست اندر من روا۱۳_انفاسم نیرو دهد بر هر که هستتو نمی آری چنین فیضی بدست***۱_خُفشه=مخفف خفاش + نوشته شده در  چهارشنبه شانزدهم اسفند ۱۴۰۲ساعت 19:10&nbsp توسط سید احمد سعادتمند  |  منظومات ستایی اهوازی (سید احمد سعادتمند)...
ما را در سایت منظومات ستایی اهوازی (سید احمد سعادتمند) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3setaei9 بازدید : 22 تاريخ : دوشنبه 28 اسفند 1402 ساعت: 17:17

مشو نومید۱_مشو نومید که نومیدی حرام استامیدواری نوید التیام است۲_به سختی ها مگو این ختم راه استکلامی اینچنین بی شک گناه است۳_اگر پیش آمده بد فوق این بدخدا هست و شفیع امت احمد(ص)۴_زمان این زمین خیلی دراز استدر درگاه حق بهر تو باز است*** + نوشته شده در  پنجشنبه بیست و چهارم اسفند ۱۴۰۲ساعت 16:41&nbsp توسط سید احمد سعادتمند  |  منظومات ستایی اهوازی (سید احمد سعادتمند)...
ما را در سایت منظومات ستایی اهوازی (سید احمد سعادتمند) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3setaei9 بازدید : 23 تاريخ : دوشنبه 28 اسفند 1402 ساعت: 17:17

یُمن افعال۱_یمن هر فعل خوشی دارد شگونضدّ آن دارد هزاری ناشگون۲_یمن خونریزی ناحق را ببینکه زفرعون بود باطن در کمین۳_عاقبت دریا ورا در خود گذاشتفرصت برگشت و جبرانی نداشت۴_در پشیمانیست خونریز تا ابدکم نگردد زین عذابش تا ابد۵_گر به ظاهر هم شهید خفته به خاکیمن خونش می کند دشمن هلاک*** + نوشته شده در  پنجشنبه بیست و چهارم اسفند ۱۴۰۲ساعت 16:56&nbsp توسط سید احمد سعادتمند  |  منظومات ستایی اهوازی (سید احمد سعادتمند)...
ما را در سایت منظومات ستایی اهوازی (سید احمد سعادتمند) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3setaei9 بازدید : 20 تاريخ : دوشنبه 28 اسفند 1402 ساعت: 17:17

تابستان و بهار۱_گفت تابستان زمانی با بهارکه چرا با ما نمی آیی کنار۲_ با تو میگردم بهارا، ایده آلمعتدل گردم نمی یابم ملال۳_گرمیم کرده مرا بی اعتباربا تو گر باشم شوم والا تبار***۴_گفت چون تو عمر من باشد سه ماهبعد از آن خالی شوم افتم به راه۵_ما دو تا مثل دو حرفیم مختلفدر حروف هیچیک نمی گردد الف۶_نه الف باشد چو حرف دیگرینه چو دیگر حرف دارد پیکری۷_دی، زمستان نیز این با من بگفتآنچه میگویم به تواز من شنفت۸_ آنکه ما را نظم داده این چنینتا وجود داریم همینیم و همین۹_نظم و تدبیرست کار او نه ماتابعیم بی اختیار تا انتها۱۰_تو رضایش را رضای خویش کناین حقیقت را سزای خویش کن + نوشته شده در  جمعه چهارم اسفند ۱۴۰۲ساعت 12:16&nbsp توسط سید احمد سعادتمند  |  منظومات ستایی اهوازی (سید احمد سعادتمند)...
ما را در سایت منظومات ستایی اهوازی (سید احمد سعادتمند) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3setaei9 بازدید : 15 تاريخ : سه شنبه 15 اسفند 1402 ساعت: 12:29

قالو بلی۱_این جهان زیباست وخیلی دلربا گل به بستان دارد و باد صبا۲_زیبایی باشد نشانی زآن جمیلکه به غایت دلربایست و جلیل۳_ملک او بی حد صفاتش بی حدودعالم از او کرده ظاهر فضل و جود۴_اینهمه زیبایی آشکار اونیست یک ذره ز موی تار او۵_ حسن آن خوب جمیل بی مثالمن رود بیرون ز قدر و از کمال۶_یعنی پایانی ندارد حسن اوآنچنان حسنی که داریم آرزو۷_هر چه گوئیم از جمال آن جمیلگفته ایم یک شمه ای خیلی قلیل۸_این چنین است دلربای دلستانمی برد با حسن خود قلب و روان۹_حور و غلمان و بهشت جاوداندارد از حسن جمال او نشان۱۰_ ما ستائی با کمال جسم و جانطالب اوئیم نه حور و نه جنان۱۱_لحظه ای با او به از صدها بهشتبی وجود او بهشت ها جمله زشت***۱۲_در مناجات گفته ایم ای دلبراانتخاب کردیم ز دو عالم تو را۱۳_ما را ره ده بر در و درگاه خودهادی ما شو به فرو جاه خود۱۴_ بس تو محبوبی و مطلوبی ز ماشاهد گفتار ما قالو بلی (۱)۱_قالو بلی= زمانی که خداوند از ذریه آدمپرسید اَلَستُ بربکم ( آیا پروردگار شما نیستم؟)قالو بلی(گفتند بلی) + نوشته شده در  دوشنبه هفتم اسفند ۱۴۰۲ساعت 21:51&nbsp توسط سید احمد سعادتمند  |  منظومات ستایی اهوازی (سید احمد سعادتمند)...
ما را در سایت منظومات ستایی اهوازی (سید احمد سعادتمند) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3setaei9 بازدید : 13 تاريخ : سه شنبه 15 اسفند 1402 ساعت: 12:29

چشمه و قنات۱_ با قنات چشمه شبی نجوا نمودکه ببین انسان چها با ما نمود۲_ با خم و پیچی که در تو ساز کردما را پر از صوت و از آواز کرد۳_این کج و پیچی که اکنون در توهستحال ما را کرده همچو شخص مست۴_ میروم گه مستقیم گاهی به راستگه به چپ اما خلاف میل و خواست۵_گفت ای چشمه اگر داری ثباتبشنو حرف حق مطلق از قنات۶_تو درون کوه بودی در حجابدور بودی از مزایای ثواب۷_حبس بودی در درون غار کوهاندرون دخمه های تار کوه۸_او رهانیدت از آن ظلم غنی گشته ای راهی به دشت و روشنی۹_تو به زندان مانده بودی بی اثراز فضای سبز و روشن بی خبر ۱۰_ میبرد انسان تو را جایی کنونکه شوی آشنا به انواع فنون۱۱_زنده می گردد ز تو خاکی که آنخالی از آب است و خالی تر ز جان ۱۲_جان بگیرد بذر و برّآرد بباربی حساب و بی حدود و بی شمار۱۳_ از تو گردد سبز دشت بی گیاه که شگفتی آورد بهر نگاه۱۴_ محترم گردی چو آری سود و برقدر خود یابی چو بینی آن ثمرتذکر: انسان هم از پرده راز بیرون آورده نشد مگر برای هدفی مهم + نوشته شده در  چهارشنبه نهم اسفند ۱۴۰۲ساعت 18:3&nbsp توسط سید احمد سعادتمند  |  منظومات ستایی اهوازی (سید احمد سعادتمند)...
ما را در سایت منظومات ستایی اهوازی (سید احمد سعادتمند) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3setaei9 بازدید : 13 تاريخ : سه شنبه 15 اسفند 1402 ساعت: 12:29